ورود / ثبت نام

به مجله دانا خوش آمدید!

دانا بستری برای خواندن، گفتگو درباره‌ی موضوعات مورد علاقه و به اشتراک‌گذاری ایده‌های اصیل و عمیق در زندگی شخصی، حرفه‌ای و اجتماعی است. برای اطلاع بیشتر از جشنواره ها و کمپین‌های دانا ایمیل خود را وارد نمایید:

پرطرفدارترین مطالب

1400/12/01 14:58
تفاوت بین تجربه کاربری و مدیریت محصول !

 در این مطلب قصد داریم بفهمیم لازمه کار بهتر با تیم محصول و در نهایت ارائه یک محصول
شگفت‌انگیز دیجیتال چیه... پس با من همراه باشین
😎 

تجربه کاربری یا UX (از این به بعد بجای «تجربه کاربری» میگیم UX) و مدیریت محصول هر دو نقش بسزایی در ارائه محصولات به بازار موردنظر دارند. 

شاید به نظر برسه که این دو حوزه شبیه به همدیگه هستند؛ اما در ادامه این مطلب متوجه میشیم که UX به هیچ وجه مانند مدیریت محصول نیست و صرفا در بعضی جاها وجه اشتراک دارند. اما واقعیت امر اینه که اگر دنبال چرخه عمر موفقی برای محصول خود هستید باید بدونید که این دو حوزه برای ساخت و ارائه محصولات دیجیتال موفق باید با همدیگه هماهنگ باشند. 

در این پست ما نگاهی به تفاوت‌های بین UX و مدیریت محصول خواهیم داشت؛ هم‌چنین به شما نشون میدیم که چگونه و چرا باید میان این دو موضوع هماهنگی برقرار کنید. پس اگر دنبال راهی برای رهایی از این سردرگمی هستید این مطلب رو از دست ندید! اگر بخواهیم «توسعه محصول» رو به دو قسمت تقسیم کنیم، به «تجربه کاربری» و «مدیریت محصول» می‌رسیم. این دو نقش کاملا با هم تفاوت دارند؛ تجربه کاربر از اسمش مشخصه؛ سروکار داشتن با کاربر، در حالی که مدیریت محصول با طرف بیزنسی سروکار دارد. نگران نشید؛ الان عمیق‌تر
وارد موضوع میشیم.
 

«تجربه کاربری یا User Experience» چیه؟! 

به گفته کارشناسان گروه نیلسن نورمن، UX تمام جنبه‌های تعامل کاربر نهایی با شرکت، خدمات و محصولات آن را دربر می‌گیرد. در حالی که نقش‌های مختلفی در حوزه تجربه کاربر وجود
داره، اما همه متخصصان UX در ایجاد محصولاتی که تجربیات معنادار و مرتبطی را برای کاربران
فراهم می‌کنند، مشارکت دارند.
 

فرآیند کاری UX چیه؟! 

از آنجایی که UX بر هر جنبه‌ای از محصول در حال ساخت تاثیر می‌گذارد، طراح UX در طول چرخه عمر محصول درگیر آن است. اساسا، طراح UX تجربه شروع تا پایان را برای هر محصول طراحی می‌کند. 

تیم طراحی UX با انجام تحقیقات کاربر (user research) شروع می‌کند. هدف از این آزمایش، اعتبارسنجی مفروضات طراحی در الزامات از پیش تعریف شده در آغاز پروژه است. این تحقیقات به تیم کمک می‌کند تا مخاطبان هدف خود را شناسایی کرده و شروع به طراحی پرسوناهایی کنند که نماینده کاربران هدف آنها باشند. سپس نقشه مسیر کاربر ( User Journey) را طراحی و شروع به ترسیم رابط کاربری محصول ( User Interface)می‌کنند (مثلا یک وبسایت یا یک اپلیکیشن). سپس تیم UX نمونه‌های اولیه خود را با کاربران آزمایش می‌کند تا بازخورد
گرفته و طرح‌های خود را حول این بازخوردها بهینه نمایند. چرخه بازخورد گرفتن و اصلاح محصول آنقدر ادامه پیدا می‌کند تا درنهایت یک محصول همیشه کاربرپسند ارائه شود.
 

مهارت‌ها و مسئولیت‌های طراح تجربه کاربری 

طراحان UX به درک عمیقی از کاربر نهایی و هم‌چنین ابزارهای طراحی مانند Adobe XD، Sketch یا Figma نیاز دارند. داشتن درک درستی از فرآیند توسعه و همچنین آشنایی با زبان‌های برنامه‌نویسی Css و HTML کار آن‌ها را با تیم توسعه آسان‌تر می‌نماید. 

مدیریت محصول چیه؟! 

مدیریت محصول برای سازماندهی (Organizing) و UX برای اجرا (Executing) است. مدیران محصول دیجیتال، مسئول تحویل موفق محصولات دیجیتال با کیفیت بالا هستند و بر موفقیت محصول در کل چرخه عمر آن تمرکز دارند. نقش آن‌ها شامل هدایت تیم‌های مختلف در ایجاد محصول، ارائه دانش عمیق محصول و تصمیم‌گیری استراتژیک محصول است. مدیران
محصول اغلب شرایط بازار و رقبا را تجزیه و تحلیل کرده و چشم‌انداز محصول را براساس
خواسته‌های مشتری ارائه می‌کنند. این نقش فعالیت‌های بسیاری را دربرمی‌گیرد و در
زمینه‌های مختلفی مانند تحقیق، طراحی، توسعه، راه اندازی و گسترش ، پشتیبانی ارائه
می‌نماید.
 

فرآیند کاری مدیر محصول 

از طریق تحقیق بازار و رقبا، مدیر محصول چشم‌انداز محصول و اهداف پروژه را تعیین می‌نماید.
در این مرحله است که مفروضات طراحی تیم UX از آن سرچشمه می‌گیرد. سپس مدیر محصول، آنچه را که تیم محصول ارائه خواهد داد و جدول زمانی اجرای آن را تعریف می‌کند. اغلب یک نقشه راه محصول ایجاد شده که به تیم‌ها کمک می‌کند تا زمانبندی را تجسم کرده، ویژگی‎ها را اولویت‌بندی کرده و پیشرفت پروژه را به طور مؤثر پیگیری نمایند.
در طول پروژه، مدیر محصول، مشاوره و رهبری تیم‌های مختلف، طراحی، توسعه، فروش و بازاریابی و پشتیبانی را برعهده دارد. درواقع مدیر محصول است که باید همه را از پیشرفت پروژه مطلع نگه دارد که این امر اهمیت نقشه راه محصول را نشان می‌دهد. 

مهارت‌ها و مسئولیت مدیر محصول 

مدیران محصول دیجیتال، به دانش و تجربه گسترده در تعریف استراتژی محصول و همچنین
بازاریابی محصول نیاز دارند.
اینطوری بگم که شما مدیر محصول رو بعنوان یک ناظر، پیامرسان، استراتژیست، حسابدار، هماهنگ‌کننده، محرک و یک تعمیرکار در نظر بگیر😁. به یاد داشته
باشید که در نهایت مدیر محصول، مسئول موفقیت محصول است و به همین دلیل باید در
بسیاری از حوزه ها استاد باشد.
 

شباهت های طراح UX و مدیر محصول چیه؟! 

تا الان تفاوت‌های بین تجربه کاربر و مدیریت محصول رو بیان کردیم. حالا وقتشه ببینیم شباهت
هاشون چیه...
 

یک تصور غلط که رایج هم هست اینه که UX و مدیریت محصول هیچ وجه اشتراکی ندارند! 

یک مدیرمحصول موفق مشکلی که کاربر دارد، توصیف کرده و مشخص می‌کند که چرا حل این مشکل برای کسب‌وکار حائز اهمیت است. 

به همین ترتیب، طراح UX مشکلی را که توسط مدیر محصول بیان شده، حل کرده و راه حلی را
براساس دانش تخصصی و تحقیق کاربران و نیازهای آن‌ها و همچنین اهداف تجاری پیدا می‌کند.
 

مدیر محصول و طراح UX چطوری باید با هم کار کنند؟! 

کمپانی اپل یک مثال عالی از مدیریت محصول و تجربه کاربری است که با هم ترکیب شده تا یک محصول خارق‌العاده را ایجاد کنند؛ که کاربران آن را دوست دارند و کسب‌وکار را سرپا نگه
داشته است.
 

اولین قدم برای همکاری موفق، تعریف نقش ها است. هیچ چیز بدتر از شروع کردن با پای اشتباه
یا پاگذاشتن روی انگشتان پای کسی، نیست؛ چرا که مشخص نیست هر کس چه کاری را باید
شروع کند. این امر بویژه هنگامی که به مدیریت محصول و UX می‌رسد که در بسیاری جهات
همپوشانی دارند، بسیار مهم است.
 

از نقاط قوت یکدیگر آگاه شوید. مدیران محصول باید «چی» را تعریف کنند و به UX اجازه دهند که
«چگونه» را اجرا نماید.
  

بیشتر
1400/12/01 08:25
هوش مصنوعی و مدیریت پروژه؟!

شاید از خودتون بپرسید که هوش مصنوعی چطور میتونه در امر مدیریت پروژه به کمک مدیران بیاد؛ با من همراه باشین تا خیلی مختصر و مفید مزیت کاربرد هوش مصنوعی در مدیریت پروژه رو با هم یاد بگیریم.

گارتنر اخیرا ادعایی جسورانه درباره آینده مدیریت پروژه داشته:

«تا سال 2030، 80% از فعالیت‌هایی که امروزه برای مدیریت پروژه میشناسیم، حذف خواهد شد؛ چراکه هوش مصنوعی تمام این فعالیت‌های سنتی را برعهده خواهد گرفت!»

اگر شما یک مدیر پروژه فناوری اطلاعات (IT) باشید احتمالا با شنیدن این خبر کمی نگران بشید!🤔

با این وجود موسسه مدیریت پروژه (PMI) نیز بیان کرده که تا سال 2027 ما نیاز به 88 میلیون نیروی انسانی در حوزه مدیریت پروژه خواهیم داشت.

شاید با خودتون بگید که «قسم روباه را باور کنم یا دم خروس رو!»

در واقع منظور گارتنر اینه که «80% از فعالیت‌های امروزی حذف میشه، نه فعالیت‌های آینده!»

یعنی همونطور که از ابتدای پیدایش مدیریت پروژه، روز به روز فعالیت‌های مختلفی شناخته و معرفی شده و خیلی از فعالیت‌ها هم حذف شده، در آینده هم همین اتفاق خواهد افتاد با این تفاوت که فعالیت‌های امروزی در آینده توسط هوش مصنوعی انجام میشه و مدیر پروژه میتونه زمان بیشتری رو به حل مسئله اختصاص بده.

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های مدیریت پروژه، برآورده. برآورد هزینه! تکنیک‌های زیادی برای برآورد هزینه ابداع و معرفی شده، اما استفاده از این برآوردها به‌شدن زمانبره و حتی ممکنه با هزینه واقعی اختلاف زیادی داشته باشه. اینجاست که هوش مصنوعی میتونه به یاری تیم مدیریت پروژه برسه و با داشتن یکسری داده، مدت زمان یا هزینه احتمالی پروژه ها رو تخمین بزنه. حتی میتونه احتمال یک رویداد خاص رو هم تخمین بزنه مثلا «شانس ما برای برنده شدن در فلان مناقصه چقدره؟»

از دیگر کاربردهای هوش مصنوعی در مدیریت پروژه میشه به موارد زیر اشاره کرد:

• اجرای مدلسازی و تحلیل ریسک براساس تغییر محدوده (Scope)، منابع موجود، کاهش هزینه و...

• افزایش سرعت تصمیم‌گیری با استفاده از قوانین مبتنی بر فرآیند

• بهینه‌سازی زمانبندی و تخصیص منابع

هوش مصنوعی میتونه دقت برنامه‌ریزی پروژه رو بهبود بده. این امر مخصوصا زمانی که مدیر پروژه درگیر یک پروژه بزرگ و پیچیده است خیلی ارزشمنده. از سوی دیگه ابزارهای مدیریت پروژه که با هوش مصنوعی تقویت شدند به تصمیم‌گیری صحیح درباره تخصیص منابع بهینه، به شما کمک میکنند.

پس الگوریتم‎های یادگیری ماشین میتونن با استفاده از اطلاعات پروژه های گذشته در برآورد زمان، منابع و بودجه موردنیاز به مدیران پروژه کمک کنند.

وقتی زمانبندی پروژه خودکار بشه، برنامه‌ریزی پروژه دقیقتر شده و درنهایت پیشرفت و وضعیت کارها بطور خودکار ردیابی میشن و در زمان‌های بحران به مدیر پروژه هشدار میدن.

یکی از موارد مهم در مدیریت پروژه ها کار تیمیه. هوش مصنوعی میتونه به تیم کمک کنه تا فعالیت‌های حیاتی یا critical و اولویت‌بندی کارها رو بهتر درک کنند یا برروی یه کار خاص تمرکز کنند.

با همه این مواردی که گفته شد شاید بپرسید:« آیا در نهایت مدیران پروژه با هوش مصنوعی جایگزین خواهند شد؟» جواب: «حتی شانسشم ندارن!😂» . درسته که هوش مصنوعی میتونه به مدیر پروژه در تخصیص منابع، مدیریت ریسک‌ها و تقسیم‌بندی کارها کمک کنه، اما هیچوقت نمیتونه به تنهایی یک پروژه رو مدیریت کنه.

اگه این مطلب برات مفید بود با یه 👍 حمایتم کن. 😊

 هوش مصنوعی و مدیریت پروژه؟!  

بیشتر
1400/12/01 08:23
8 ترند بزرگ کسب‌ وکار در سال 2022

امروزه سازمان‌ها در تمام بخش‌های خود با تحولات سریعی دست و پنجه نرم می‌کنند. علاوه بر این، تغییرات و چالش‌های عظیمی مانند تغییرات آب و هوایی و تغییر قدرت سیاسی و اقتصادی را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. به بیان صریح، جهان به سرعت در حال تغییر است و سازمان‌ها باید سازگاری با این تغییرات را یاد بگیرند. در این مطلب قصد داریم با 8 ترندی که یک کسب‌وکار برای مطابقت با دنیای به‌سرعت در حال تغییر طی می‌کند آشنا شویم.

1. ترند اول: عملکرد منعطف و پایدار

هر سازمانی باید به‌دنبال حذف یا کاهش هزینه‌های زیست محیطی کسب‌وکار باشد. کربن‌زدایی از زنجیره تامین، شروع عاقلانه‌ای است؛ اما کسب‌وکارهای آینده‌نگر به‌دنبال بهبود پایداری در تمام عملکردهای تجاری فراتر از زنجیره تامین هستند. پایداری با تاب‌آوری مرتبط است؛ زیرا تاب‌آوری به‌معنای توانایی سازگاری و بقای طولانی مدت است. هر کسب‌وکاری که پایداری را نادیده می‌گیرد، بعید است در این عصری که مصرف بی‌رویه رواج دارد، بتواند به‌خوبی عمل کند.

2. ترند دوم: تعادل میان نیروی کار انسانی و ماشین‌های هوشمند

ما اکنون ربات‌ها و سیستم‌های هوش مصنوعی با قابلیت فزاینده‌ای داریم که می‌توانند وظایفی را برعهده بگیرند که قبلا توسط انسان انجام می‌شد. این موضوع کارفرمایان را با چند سوال کلیدی روبرو می‌کند: چگونه تعادل میان ماشین‌های هوشمند و هوش انسانی برقرار کنیم؟ چه نقش‌هایی باید به ماشین‌ها واگذار شود؟ کدام نقش برای انسان مناسب‌تر است؟ در این‌که اتوماسیون بر هر صنعتی تاثیر می‌گذارد شکی نیست؛ بنابراین رهبران کسب‌وکار باید سازمان‌ها و افرادشان را برای تغییر ماهیت کار آماده نمایند.

3. ترند سوم: استعدادهای در حال تغییر و تغییر تجربه کارمندان

با ورود افراد جوان‌تر به نیروی کار، کارکنان چندشغله و دورکار، روش کاری در حال تکامل است. دوران استخدام سنتی تمام‌وقت به پایان خود نزدیک شده و سازمان‌ها به سمت استخدام افراد براساس قرارداد یا ریموت پیش می‌ترند.

4. ترند چهارم: سازمان‌های مسطح‌تر و چابک‌تر

سازمان‌های سنتی بسیار سلسله‌مراتبی و سفت و سخت بوده‌اند. اما این موضوع نیز در حال تغییر است؛ زیرا رهبران نیاز به ساختارهای مسطح و چابک‌تر دارند تا بتوانند به‌سرعت تیم‌ها را سازماندهی کرده و به تغییرات واکنش نشان دهند. ما الان در عصر ساختارهای سازمانی مسطح هستیم که بیشتر شبیه جوامعی منعطف هستند تا ساختار هرمی از بالا به پایین.

5. ترند پنجم: اصالت

مصرف‌کنندگان امروزی، به‌دنبال ارتباطی معنادارتر با برندها هستند و این نیاز به ارتباط معنادار، اصالت و اعتبار را به‌عنوان یک ترند تجاری بیان می‌کند. اصالت به تقویت ارتباطات انسانی کمک می‌کند؛ زیرا ما به‌عنوان انسان دوست داریم که برندها و رهبران کسب‌وکار، ویژگی‌های انسانی مهمی مانند صداقت، قابلیت اطمینان، همدلی، شفقت، فروتنی و شاید حتی کمی آسیب‌پذیری و ترس را نشان دهند. ما می‌خواهیم که برندها و رهبرانشان، به مسائل انسانی فراتر از کسب سود بیشتر اهمیت بدهند.

6. ترند ششم: تجارت هدفمند

در ارتباط با اصالت، این ترند تماما درمورد حصول اطمینان از وجود سازمان شما برای خدمت به یک هدف معنادار است نه فقط سود بیشتر برای سهامدارن. هدف تعیین می‌کند که چرا یک سازمان وجود دارد. هدف با ماموریت و چشم‌انداز متفاوت است. مهم‌تر اینکه، یک هدف قوی، نوید تحول یا تلاش برای چیزی والاتر را می‌دهد چه یک دنیای بهتر باشد چه راهی برتر برای انجام یک کار.

7. ترند هفتم: رقابت و ادغام

ما در دورانی زندگی می‌کنیم که تقریبا هرچیزی را می‌توانیم با برون‌سپاری بدست آوریم. دنیای تجارت جهانی هرگز تا این حد یکپارچه نبوده است و این چیز خوبی است؛ زیرا نیاز به همکاری برای حل چالش‌های کلیدی کسب‌وکار بسیار مهم است. در واقع در آینده بدون مشارکت سازمان‌ها با یکدیگر، موفقیت روزافزون دشوار خواهد شد. در عمل، این مشارکت به‌معنای یکپارچگی بیشتر زنجیره تامین، ادغام بیشتر داده ها و اشتراک‌گذاری داده ها بین سازمان‌ها و حتی همکاری بین رقبا است.

8. ترند هشتم: اشکال جدیدی از تامین مالی

روش‌هایی که شرکت‌ها می‌توانند از طریق آن تامین مالی کنند نیز در حال تغییر است. پلتفرم‌ها و مکانیزم‌های جدیدی برای ارتباط کسب‌وکارها با سرمایه‌گذاران و اهداکنندگان بوجود آمده‌اند مانند سرمایه‌گذاری جمعی، عرضه اولیه سهام، توکن‌سازی و.. . بسیاری از این روش‌های جدید توسط جنبش مالی غیرمتمرکز هدایت می‌شوند که در آن خدمات مالی مانند استقراض و تجارت در یک شبکه همتا به همتا، از طریق شبکه بلاک‌چین غیرمتمرکز عمومی انجام می‌شود.

علاوه بر این هشت ترند، در سال 2022 نیز ترندهای فناوری تحول‌آفرین از جمله هوش مصنوعی و دیجیتالی شدن فزاینده وجود خواهد داشت که هر شرکتی باید برای آن آماده باشد.

منبع: برگرفته از گزارش مجله فوربز (www.forbes.com)

اگه این مطلب برات مفید بود با یه 👍 حمایتم کن. 😊

بیشتر
1400/12/01 08:21
مشکلات رایجی که تیم‌های پروژه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند!

اگه مدیر پروژه هستی یا توی تیم مدیریت پروژه کار میکنی این مطلب میتونه برات مفید باشه.😎

دیدید بعضی افراد وقتی به مشکل برخورد می‌کنند، کاری نمی‌کنند به این امید که اون مشکل خودبه‌خود ناپدید بشه! خب...این مسئله خودش میتونه صدها مشکل دیگه رو ایجاد کنه. تو این مواقع باید فعال بود. به مشکلات رسیدگی و یک تیم پروژه موفق ایجاد کرد. توی این مطلب میخوایم رایج‌ترین مشکلاتی که تیم‌های پروژه باهاش مواجه هستند فهرست کنیم.

1. عدم اعتماد

اعتماد یکی از مهم‌ترین عناصر کار تیمیه و با شناخت آدما از یکدیگه شروع میشه. اعضای هر تیمی نیاز به آشنایی کامل با یکدیگه دارند هم از نظر حرفه‌ای و هم شخصی؛ به‌ویژه در پروژه هایی که تنش کاری زیادی در اونها وجود داره. اگر این شناخت وجود نداشته باشه، اعضا همدیگر رو درک نمی‌کنند، علاقه‌ای به درگیر شدن با همدیگه نخواهند داشت چرا؟ چون روابط انسانی ایجاد نشده و به همدیگه اعتماد نمی‌کنند.

2. تضاد و تعارض

تضاد یا اختلاف نظر میتونه سالم باشه و اگه بادقت مدیریت بشه میتونه سرآغاز بحث‌های مفیدی باشه؛ بطوریکه افراد میتونند متفاوت فکر کنند، دانششون رو گسترش بدن و درنهایت نوآوری اتفاق بیفته. پس نظرات متفاوت لزوما چیز بدی نیست. نحوه برخورد ما با تعارض است که تفاوت را ایجاد می‌کند.

3. عدم اشتراک دانش

دانش، قدرتی ندارد مگر آنکه به اشتراک گذاشته شود! اعضای تیم پروژه هرکدام دارای مجموعه مهارت‌ها، دانش و تجارب منحصربه‌فرد هستند. تیم‌های پروژه کارآمد، بدون ترس و بطور منظم و سخاوتمندانه دانششون رو به اشتراک میگذارند. این کار باعث رشد توانایی کل و قدرت بیشتر تیم میشه.

4. عدم شفافیت

در نبود شفافیت، اعتماد، هم در تیم پروژه هم در ارتباط با مشتری خدشه‌دار میشه. امروزه شفافیت در حال تبدیل شدن به هنجار مسلّم در مدیریت پروژه است. شفافیت از سطوح بالاتر شروع میشه؛ هرچه شما ارشدتر باشید، مسئولیت بیشتری دارید تا الگوی این امر باشید. کارمندان از رفتارهای خوب یا بد رهبر پیروی می‌کنند. اگر شفافیت به خوبی انجام بشه یک اثر آبشاری مثبت در سراسر سازمان میذاره.

5. مشارکت پایین

مشارکت تیم برای موفقیت یک کسب‌وکار حیاتی است. درصورت وجود مشارکت، اعضای تیم پروژه به کاری که انجام می‌دهند علاقه‌مند شده و متعهد باقی می‌مانند.

6. نبودن تفکر بلندمدت

مدیران پروژه باید از فوریت‌های روزمره فراتر رفته و دید جامع‌تری از بخش‌های پروژه بدست آورند. در یک تیم پروژه، تغییر گسترده در پروژه یا تاثیر بیشتر بر تجربه مشتری به معنای تفکر بلندمدته. همه فکر می‌کنند؛ اما فکرکردن به تنهایی کافی نیست. موفقیت درازمدت پروژه مستلزم تفکر بلندمدته.

7. درک اشتباه مساوی است با عدم تحویل مناسب

یک تیم پروژه دارای برند، تصویر و شهرتی است که توسط اعمال و رفتار اعضای تیم ایجاد می‌شود. بخش بزرگی از این درک به این بستگی دارد که تیم، چقدر به انتظارات و وعده‌های داده شده عمل کرده است. به‌عنوان یک تیم پروژه، شما باید مطمئن بشید که تمام اعضای تیم از نقش خودشون درک کاملی دارند. این درک شامل «آنچه که توسط پروژه تحویل داده می‌شود» و «چگونگی تحویل آن»، است.

8. مدیریت تغییر ضعیف

تغییر در دنیای امروز، تنها چیز ثابت است و اگر مدیریت نشود، می‌تواند برای تیم و نتایج پروژه مضر باشد. تغییر با ارتباطات شروع و پایان می‌یابد. هر زمان که فکرکردید ارتباطات شما کافیست، بدونید که کافی نیست و باید دائما در تعامل باشید: گوش بدهید، صحبت کنید، درگیر شوید. منحنی تغییر را یاد بگیرید: انکار/مقاومت، احساس، امید، تعهد. هر یک از این مراحل هنگام مدیریت تغییر وجود دارد؛ اما مدت زمان ماندن در هر مرحله را می‌توان مدیریت کرد و به حداقل رساند.

9. به تنهایی کار کردن

تنهایی کار کردن در بسیاری از تیم‌های پروژه یک واقعیت است. اعضای تیم ممکن است در کنار یکدیگر بنشینند اما واقعا با هم کار نکنند. یک تیم پروژه عالی مانند سه تفنگدار است: همه برای یکی، یکی برای همه! با دیدن خود به‌عنوان یک عضو تمام وقت تیم و نه فقط یک مشارکت‌کننده فردی، به وقت و تلاش خود احترام بذارید.

10. حرکت نکردن در مسیر مشابه

یک تیم برای آن‌که در یک مسیر حرکت کند، باید بداند به کجا می‌رود (چشم‌انداز) و چرا (هدف). این چارچوب دلیلی برای همکاری با یکدیگر فراهم می‌کند. چشم‌اندازها باید قانع‌کننده و اهداف باید معنی‌دار باشند.

سخن پایانی

اگر می‌خواهید تیم پروژه عالی ایجاد کنید باید به رفتارها توجه ویژه‌ای داشته باشید. نحوه رفتار ما بر رفتار دیگران اثر می‌گذارد. زمانی که رفتار خود را تغییر دهیم می‌توانیم به تغییرات دگرگون‌کننده‌ای دست یابیم.

اگه این مطلب برات مفید بود با یه 👍 حمایتم کن. 😊

بیشتر

لیست مطالب

محمد جریده | نویسنده

1401/03/01 | 14:55

کمپین داناشو

پایستگی آموزشی

محمد جریده | نویسنده

1401/03/01 | 00:56

کمپین داناشو

پایستگی آموزشی

عزیز شیخ احمدی | نویسنده

1401/02/31 | 18:43

کمپین داناشو
کمپین داناشو

انقلاب آموزش آنلاین؛ عصر جدید یادگیری با تغییرات صنعت آموزش [بررسی کامل]

مینا شیخ الاسلامی | نویسنده

1401/02/31 | 16:35

کسب و کار و مدیریت
کمپین داناشو

سه مرحله که جلسات آن لاین بهتری داشته باشیم

منوچهر مهدوی | نویسنده

1401/02/30 | 16:09

کمپین داناشو

کاربرد «واقعیت مجازی» در آموزش

منوچهر مهدوی | نویسنده

1401/02/30 | 15:51

کمپین داناشو

کاربرد «واقعیت افزوده» در آموزش

علیرضا مهدی پور | نویسنده

1401/02/30 | 15:37

کمپین داناشو
کمپین داناشو

عصرجدیدآموزش(مدل مفهومی)

Hamed Zng | نویسنده

1401/02/30 | 07:57

کمپین داناشو

کلاس آنلاین یا کلاس حضوری؟ مسئله این است 🤔....

محمد حسین سمیعی | نویسنده

1401/02/30 | 06:50

کمپین داناشو

انتخاب های پوشالی در بستر معیوب علم

بهاره نوری | نویسنده

1401/02/29 | 15:45

خانه هایی که چشم دارند

1
2
...
12